معنی فارسی contractorize

B1

عمل واگذاری وظایف به پیمانکاران به جای کارمندان داخلی.

To hire contractors to perform specific jobs instead of employing full-time staff.

example
معنی(example):

ما قصد داریم برخی از وظایف پروژه را به پیمانکاران واگذار کنیم.

مثال:

We plan to contractorize some project tasks.

معنی(example):

قراردادگذاری برخی از شغل‌ها می‌تواند کارآمد باشد.

مثال:

To contractorize certain jobs can be efficient.

معنی فارسی کلمه contractorize

: معنی contractorize به فارسی

عمل واگذاری وظایف به پیمانکاران به جای کارمندان داخلی.