معنی فارسی contradance
B2رقص متضاد، رقصی اجتماعی و گروهی است که معمولاً با موزیک زنده اجرا میشود و نیاز به همکاری و تعامل بین شرکتکنندگان دارد.
A type of folk dance in which couples dance in a line or set, changing partners throughout the dance.
- noun
noun
معنی(noun):
A type of folk dance style in which couples dance in two facing lines of indefinite length.
example
معنی(example):
رقص متضاد نوعی رقص اجتماعی است که شامل خطوط طولانی از زوجها است.
مثال:
Contradance is a social dance form involving long lines of couples.
معنی(example):
آنها به یک رقص متضاد رفتند که در آن همه خوشحال شرکت کردند.
مثال:
They attended a contradance where everyone participated happily.
معنی فارسی کلمه contradance
:
رقص متضاد، رقصی اجتماعی و گروهی است که معمولاً با موزیک زنده اجرا میشود و نیاز به همکاری و تعامل بین شرکتکنندگان دارد.