معنی فارسی contrarevolutionary

B1

نسبت به حرکات یا تغییرات انقلابی، به معنی مخالفت با انقلاب.

Opposing a revolution or revolutionary change.

example
معنی(example):

گروه ضدانقلابی هدفش بازگرداندن رژیم قدیمی بود.

مثال:

The contrarevolutionary group aimed to restore the old regime.

معنی(example):

آنها توسط دولت جدید به عنوان ضدانقلابی شناخته شدند.

مثال:

They were labeled as contrarevolutionary by the new government.

معنی فارسی کلمه contrarevolutionary

: معنی contrarevolutionary به فارسی

نسبت به حرکات یا تغییرات انقلابی، به معنی مخالفت با انقلاب.