معنی فارسی contributorily

B1

به طور مشارکتی یا به عنوان یک شخصی که به یک پروژه یا کار خاص کمک می‌کند.

In a manner that implies active contribution.

example
معنی(example):

نویسنده به صورت مشارکتی برای چندین مجله نوشت.

مثال:

The author wrote contributorily to several magazines.

معنی(example):

او به صورت مشارکتی در پروژه تحقیقاتی شرکت کرد.

مثال:

She contributed contributorily to the research project.

معنی فارسی کلمه contributorily

: معنی contributorily به فارسی

به طور مشارکتی یا به عنوان یک شخصی که به یک پروژه یا کار خاص کمک می‌کند.