معنی فارسی controllable

B1

قابل کنترل، به ویژگی یا حالتی اشاره دارد که می‌توان آن را تحت تأثیر یا مدیریت قرار داد.

Able to be controlled or managed; something that can be regulated or directed.

noun
معنی(noun):

Any factor that can be controlled.

adjective
معنی(adjective):

Able to be controlled; subject to regulation or command.

example
معنی(example):

دمای اتاق با ترموستات قابل کنترل است.

مثال:

The temperature in the room is controllable with a thermostat.

معنی(example):

این دستگاه‌های جدید به گونه‌ای طراحی شده‌اند که به راحتی توسط کاربران قابل کنترل باشند.

مثال:

These new devices are designed to be easily controllable by users.

معنی فارسی کلمه controllable

: معنی controllable به فارسی

قابل کنترل، به ویژگی یا حالتی اشاره دارد که می‌توان آن را تحت تأثیر یا مدیریت قرار داد.