معنی فارسی convalesce

B1 /ˌkɒn.vəˈlɛs/

بهبود یافتن، به معنای استراحت و بازیابی سلامت پس از بیماری یا عمل جراحی.

To recover health and strength gradually after illness or injury.

verb
معنی(verb):

To recover health and strength gradually after sickness or weakness.

مثال:

The patient convalesced for six months after his stroke.

example
معنی(example):

او پس از عمل جراحی به زمان نیاز داشت تا بهبودی یابد.

مثال:

He needed time to convalesce after the surgery.

معنی(example):

او چندین هفته در خانه بهبودی پیدا کرد.

مثال:

She convalesced at home for several weeks.

معنی فارسی کلمه convalesce

: معنی convalesce به فارسی

بهبود یافتن، به معنای استراحت و بازیابی سلامت پس از بیماری یا عمل جراحی.