معنی فارسی converted rice

B1

برنجی که در حین پردازش به وسیله بخار دادن تبدیل به شکل جدیدی شده و ارزش غذایی بهتری پیدا کرده است.

Rice that has been steamed and dried to improve its nutritional value and cooking properties.

example
معنی(example):

سرآشپز برای این دستور پخت برنج تبدیل شده آماده کرد.

مثال:

The chef prepared converted rice for the recipe.

معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم برای یک وعده غذایی سالم‌تر از برنج تبدیل شده استفاده کنیم.

مثال:

We decided to use converted rice for a healthier meal.

معنی فارسی کلمه converted rice

: معنی converted rice به فارسی

برنجی که در حین پردازش به وسیله بخار دادن تبدیل به شکل جدیدی شده و ارزش غذایی بهتری پیدا کرده است.