معنی فارسی conveyable
B1قابل انتقال، به اطلاعات یا مفاهیم اشاره دارد که میتوانند به طور موثر منتقل شوند.
Able to be communicated or transferred effectively.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این اطلاعات به راحتی به صورت کتبی قابل انتقال است.
مثال:
The information is easily conveyable in written form.
معنی(example):
ایدههای ما باید واضح و قابل انتقال باشد.
مثال:
Our ideas must be clear and conveyable.
معنی فارسی کلمه conveyable
:
قابل انتقال، به اطلاعات یا مفاهیم اشاره دارد که میتوانند به طور موثر منتقل شوند.