معنی فارسی convict stations

B1

ایستگاه زندانیان، مکان‌هایی که در آن زندانیان مشغول کار می‌شوند.

Facilities where convicts are assigned to work under supervision.

example
معنی(example):

ایستگاه‌های زندانیان نیروی کار برای جامعه محلی فراهم کردند.

مثال:

The convict stations provided labor for the local community.

معنی(example):

ایستگاه‌های زندانیان اغلب شرایط کاری سختی را تحمیل می‌کردند.

مثال:

Convict stations often required harsh working conditions.

معنی فارسی کلمه convict stations

: معنی convict stations به فارسی

ایستگاه زندانیان، مکان‌هایی که در آن زندانیان مشغول کار می‌شوند.