معنی فارسی convincingly
B2قانعکننده، به شکلی صحبت کردن یا عمل کردن که دیگران را متقاعد کند یا به صداقت شما ایمان داشته باشند.
In a manner that makes someone believe that something is true or real.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a convincing manner.
example
معنی(example):
او به طرز قانعکنندهای در ارائه خود صحبت کرد.
مثال:
She spoke convincingly during her presentation.
معنی(example):
بازیگر در فیلم شخصیت را به طرز قانعکنندهای به تصویر کشید.
مثال:
The actor portrayed the character convincingly in the film.
معنی فارسی کلمه convincingly
:
قانعکننده، به شکلی صحبت کردن یا عمل کردن که دیگران را متقاعد کند یا به صداقت شما ایمان داشته باشند.