معنی فارسی convulse
B2 /kənˈvʌls/تشنج کردن، حرکات شدید و ناگهانی بدن که معمولاً ناشی از یک بیماری است.
To experience involuntary contractions of muscles, typically resulting in violent movements.
- verb
verb
معنی(verb):
To violently shake or agitate.
معنی(verb):
To create great laughter.
معنی(verb):
To suffer violent involuntary contraction of the muscles, producing contortions of the body or limbs.
example
معنی(example):
بیمار در حین معاینه شروع به تشنج کرد.
مثال:
The patient began to convulse during the examination.
معنی(example):
او شروع به تشنج کرد و به توجه پزشکی فوری نیاز داشت.
مثال:
He started to convulse and needed immediate medical attention.
معنی فارسی کلمه convulse
:
تشنج کردن، حرکات شدید و ناگهانی بدن که معمولاً ناشی از یک بیماری است.
