معنی فارسی cooeeing

B1

قوقولی قوقولی کردن، کردن صدای جلب توجه به شیوه‌ای ملایم.

The action of making a soft call or sound to attract attention.

verb
معنی(verb):

To make such a call.

example
معنی(example):

کودکان به مادرشان قوقولی قوقولی می‌کردند.

مثال:

The children were cooeeing to their mother.

معنی(example):

می‌توانستم صدای قوقولی قوقولی آنها را در پارک بشنوم.

مثال:

I could hear them cooeeing in the park.

معنی فارسی کلمه cooeeing

: معنی cooeeing به فارسی

قوقولی قوقولی کردن، کردن صدای جلب توجه به شیوه‌ای ملایم.