معنی فارسی coof

B1

کووف به فردی نسبت داده می‌شود که خجالتی است و در جمع‌ها صحبت نمی‌کند، به ویژه زمانی که احساس ناآشنایی می‌کند.

A person who is shy and tends to remain silent in social situations.

example
معنی(example):

کووف به خود مشغول بود و به ندرت صحبت می‌کرد.

مثال:

The coof kept to himself and rarely spoke.

معنی(example):

او در مهمانی احساس کووفی می‌کرد، چون کسی را نمی‌شناخت.

مثال:

He felt like a coof at the party, not knowing anyone.

معنی فارسی کلمه coof

: معنی coof به فارسی

کووف به فردی نسبت داده می‌شود که خجالتی است و در جمع‌ها صحبت نمی‌کند، به ویژه زمانی که احساس ناآشنایی می‌کند.