معنی فارسی cookstove

A1

اجاقی که برای پخت و پز غذا استفاده می‌شود و می‌تواند گاز، برقی یا چوبی باشد.

An appliance used for cooking food, typically powered by gas or electricity.

example
معنی(example):

او از یک اجاق گاز مدرن برای تهیه شام استفاده کرد.

مثال:

She used a modern cookstove to prepare dinner.

معنی(example):

اجاق گاز برای هر آشپزخانه ضروری است.

مثال:

The cookstove is essential for every kitchen.

معنی فارسی کلمه cookstove

: معنی cookstove به فارسی

اجاقی که برای پخت و پز غذا استفاده می‌شود و می‌تواند گاز، برقی یا چوبی باشد.