معنی فارسی cooley
B1کولی، فردی که به موسیقی و هنر علاقهمند است و به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکند.
A person with a relaxed and friendly attitude, often associated with music and social activities.
- OTHER
example
معنی(example):
کولی از نواختن گیتار با دوستانش لذت میبرد.
مثال:
Cooley enjoys playing guitar with friends.
معنی(example):
او اغلب پلیلیستهای کولی را به صورت آنلاین به اشتراک میگذارد.
مثال:
He often shares cooley playlists online.
معنی فارسی کلمه cooley
:
کولی، فردی که به موسیقی و هنر علاقهمند است و به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکند.