معنی فارسی cooperative movement
B2جنبش تعاونی، حرکتی که بر مشارکت و همکاری برای بهبود شرایط اقتصادی تمرکز دارد.
A movement aimed at promoting cooperative enterprises and practices.
- NOUN
example
معنی(example):
جنبش تعاونی در قرن نوزدهم آغاز شد.
مثال:
The cooperative movement started in the 19th century.
معنی(example):
بسیاری از مردم برای بهبود شرایط کاری به جنبش تعاونی پیوستند.
مثال:
Many people joined the cooperative movement for better working conditions.
معنی فارسی کلمه cooperative movement
:
جنبش تعاونی، حرکتی که بر مشارکت و همکاری برای بهبود شرایط اقتصادی تمرکز دارد.