معنی فارسی cooperatives
B2نهادهایی که توسط اعضای خود کنترل میشوند و برای دستیابی به منافع مشترک ایجاد میشوند.
Organizations owned and operated by a group of individuals that work together for mutual benefit.
- noun
noun
معنی(noun):
A type of company that is owned partially or wholly by its employees, customers or tenants.
example
معنی(example):
تعاونیها به کشاورزان کمک میکنند تا قیمتهای بهتری برای محصولات خود دریافت کنند.
مثال:
The cooperatives help farmers get better prices for their crops.
معنی(example):
او به گروهی از تعاونیها پیوست که بر روی کشاورزی پایدار تمرکز داشتند.
مثال:
She joined a group of cooperatives focused on sustainable farming.
معنی فارسی کلمه cooperatives
:
نهادهایی که توسط اعضای خود کنترل میشوند و برای دستیابی به منافع مشترک ایجاد میشوند.