معنی فارسی cooptions
B1گزینهها یا انتخابهای مختلفی که در یک فرآیند تصمیمگیری ممکن است وجود داشته باشد.
Various alternative choices available in a decision-making process.
- NOUN
example
معنی(example):
هیئت مدیره چندین گزینه انتخابی را برای بهبود برنامه بررسی کرد.
مثال:
The board discussed several cooptions to improve the program.
معنی(example):
ما گزینههای مختلفی را برای جهتگیری پروژهمان ارزیابی کردیم.
مثال:
We evaluated different cooptions for our project’s direction.
معنی فارسی کلمه cooptions
:
گزینهها یا انتخابهای مختلفی که در یک فرآیند تصمیمگیری ممکن است وجود داشته باشد.