معنی فارسی coparenting
B1فرایند یا عمل مشترک برای پرورش و مراقبت از فرزندان توسط والدین، به‌ویژه در شرایط غیبت یا جدایی.
The practice of sharing parenting responsibilities with another parent, especially after separation.
- verb
verb
معنی(verb):
To act as a co-parent, to share custody of a child or children, to share in the responsibility of parenting a child or children
example
معنی(example):
پرورش مشترک به مهارت‌های ارتباطی خوب نیاز دارد.
مثال:
Coparenting requires good communication skills.
معنی(example):
آنها در یک کارگاه در مورد استراتژی‌های پرورش مشترک شرکت می‌کنند.
مثال:
They are attending a workshop on coparenting strategies.
معنی فارسی کلمه coparenting
:
فرایند یا عمل مشترک برای پرورش و مراقبت از فرزندان توسط والدین، به‌ویژه در شرایط غیبت یا جدایی.
