معنی فارسی copastorate
B1معاونت کشیش، دوره یا فعالیت کاری که در آن چندین کشیش به همراه هم کارهای دینی را انجام میدهند.
The position or period of serving as a copastor in a church.
- NOUN
example
معنی(example):
معاونت کشیش او در جامعه بسیار مؤثر بوده است.
مثال:
His copastorate has been very effective in the community.
معنی(example):
معاونت کشیش به اشتراکگذاری رهبری در کلیسا اجازه میدهد.
مثال:
The copastorate allows for shared leadership in the church.
معنی فارسی کلمه copastorate
:
معاونت کشیش، دوره یا فعالیت کاری که در آن چندین کشیش به همراه هم کارهای دینی را انجام میدهند.