معنی فارسی copolymerizing

B1

پلیمری که از دو یا چند نوع مونومر تشکیل شده است و در فرآیند ترکیب آنها با هم به وجود می‌آید.

The process of polymerizing two or more different monomers to form a copolymer.

verb
معنی(verb):

To polymerize so as to form a copolymer

example
معنی(example):

شیمیدان در حال کوپلیمریزاسیون دو ماده مختلف برای ایجاد یک ماده جدید است.

مثال:

The chemist is copolymerizing two different substances to create a new material.

معنی(example):

با کوپلیمریزاسیون این عناصر، می‌توانیم خواص محصول نهایی را بهبود دهیم.

مثال:

By copolymerizing these elements, we can enhance the properties of the final product.

معنی فارسی کلمه copolymerizing

: معنی copolymerizing به فارسی

پلیمری که از دو یا چند نوع مونومر تشکیل شده است و در فرآیند ترکیب آنها با هم به وجود می‌آید.