معنی فارسی coppling
B1کپلینگ به معنای ادغام یا ترکیب دو یا چند چیز برای بهبود کارایی است.
The act of merging or integrating various components or systems.
- VERB
example
معنی(example):
کپلینگ فناوریها تأثیر قابل توجهی داشته است.
مثال:
The coppling of technologies has made a significant impact.
معنی(example):
آنها در حال کار بر روی کپلینگ سیستمهای مختلف هستند.
مثال:
They are working on coppling different systems.
معنی فارسی کلمه coppling
:
کپلینگ به معنای ادغام یا ترکیب دو یا چند چیز برای بهبود کارایی است.