معنی فارسی coprides
B1به معنای سوار شدن بر وسیلهای به صورت مشترک.
To ride together or jointly.
- VERB
example
معنی(example):
گروه دانشجویان در تمام شهر برای رویداد سوار بر دوچرخه شدند.
مثال:
The group of students coprides throughout the city for the event.
معنی(example):
آنها در آخر هفتهها از دوچرخهسواری مشترک لذت میبرند.
مثال:
They enjoy coprides together on weekends.
معنی فارسی کلمه coprides
:
به معنای سوار شدن بر وسیلهای به صورت مشترک.