معنی فارسی copsing

B1

کپی کردن، به ویژه در زمینه هنر یا اطلاعات برای بهبود جلوه بصری.

The act of copying or replicating something for better visualization.

example
معنی(example):

او در حال کپی کردن داده‌ها برای ایجاد نمایش‌های واضح‌تر بود.

مثال:

He was copsing the data to create clearer visuals.

معنی(example):

هنرمند در حال کپی کردن کار خود برای نمایشگاه است.

مثال:

The artist is copsing her work for the exhibition.

معنی فارسی کلمه copsing

: معنی copsing به فارسی

کپی کردن، به ویژه در زمینه هنر یا اطلاعات برای بهبود جلوه بصری.