معنی فارسی coracobrachial
B1عضلهای که از فرآیند کوراکوئید به بازو متصل میشود و در حرکات بازو نقش دارد.
A muscle that extends from the coracoid process of the scapula to the humerus, assisting in arm movement.
- NOUN
example
معنی(example):
عضله کوراکوبراکیال به بلند کردن بازو کمک میکند.
مثال:
The coracobrachial muscle helps to lift the arm.
معنی(example):
آسیب به ناحیه کوراکوبراکیال میتواند حرکت بازو را محدود کند.
مثال:
Injury to the coracobrachial area can limit arm movement.
معنی فارسی کلمه coracobrachial
:
عضلهای که از فرآیند کوراکوئید به بازو متصل میشود و در حرکات بازو نقش دارد.