معنی فارسی coracohyoid
B1عضلهای که از فرآیند کوراکوئید به استخوان هیوئید میرود و در بلع نقش دارد.
A muscle that connects the coracoid process to the hyoid bone, influencing functions such as swallowing.
- NOUN
example
معنی(example):
عضله کوراکوهیود فرآیند کوراکوئید را به استخوان هیوئید متصل میکند.
مثال:
The coracohyoid muscle connects the coracoid process to the hyoid bone.
معنی(example):
آسیب به ناحیه کوراکوهیود میتواند بلع را تحت تأثیر قرار دهد.
مثال:
Injury to the coracohyoid area can affect swallowing.
معنی فارسی کلمه coracohyoid
:
عضلهای که از فرآیند کوراکوئید به استخوان هیوئید میرود و در بلع نقش دارد.