معنی فارسی coram

B1

کرام، اصطلاحی در حقوق به معنای حضور واقعی و علنی یا در منظر عموم.

In the presence of or before a court.

example
معنی(example):

وکیل گفت اسناد به طور عمومی امضا شده است.

مثال:

The lawyer stated the document was signed coram.

معنی(example):

جلسه به طور علنی برای اعضای حاضر برگزار شد.

مثال:

The meeting was held coram for the members present.

معنی فارسی کلمه coram

: معنی coram به فارسی

کرام، اصطلاحی در حقوق به معنای حضور واقعی و علنی یا در منظر عموم.