معنی فارسی cord cutting

B1

قطع کردن کابل به روند حذف خدمات تلویزیون کابلی و جایگزین کردن آن با سرویس‌های استریم اشاره دارد.

The act of discontinuing cable television service in favor of streaming services or other alternatives.

example
معنی(example):

قطع کردن کابل به عنوان یک گزینه ارزان‌تر به محبوبیت بیشتری دست یافته است.

مثال:

Cord cutting is becoming more popular as people seek cheaper alternatives.

معنی(example):

بسیاری از خانواده‌ها در حال پذیرش قطع کردن کابل برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها هستند.

مثال:

Many households are embracing cord cutting to save money.

معنی فارسی کلمه cord cutting

: معنی cord cutting به فارسی

قطع کردن کابل به روند حذف خدمات تلویزیون کابلی و جایگزین کردن آن با سرویس‌های استریم اشاره دارد.