معنی فارسی coregonine
B1گونهای از ماهیها که رفتارهای خاصی در زاد و ولد دارند و تحقیق در مورد آنها برای شیلات مفید است.
Relating to the subfamily of fish within the family Coregonidae, known for their specific reproductive strategies.
- NOUN
example
معنی(example):
گونههای کرگونین رفتارهای تولید مثلی منحصر به فردی را نشان میدهند.
مثال:
The coregonine species exhibit unique reproductive behaviors.
معنی(example):
تحقیقات بر روی ماهیهای کرگونین به بهبود پایداری شیلات کمک میکند.
مثال:
Research on coregonine fishes helps improve fishery sustainability.
معنی فارسی کلمه coregonine
:
گونهای از ماهیها که رفتارهای خاصی در زاد و ولد دارند و تحقیق در مورد آنها برای شیلات مفید است.