معنی فارسی coreless

B1

بدون هسته، به معنای عدم وجود قسمت مرکزی در اشیا یا میوه‌ها.

Having no central or essential part.

example
معنی(example):

میوه بدون هسته خوردن آن آسان است زیرا هیچ دانه‌ای ندارد.

مثال:

The coreless fruit is easy to eat since it doesn't have any seeds.

معنی(example):

یک طراحی بدون هسته روند تولید را ساده می‌کند.

مثال:

A coreless design simplifies the manufacturing process.

معنی فارسی کلمه coreless

: معنی coreless به فارسی

بدون هسته، به معنای عدم وجود قسمت مرکزی در اشیا یا میوه‌ها.