معنی فارسی coreligionist

B1

شخصی که به همان مذهب یا دین مانند دیگران اعتقاد دارد.

A person who shares the same religious beliefs as others.

noun
معنی(noun):

A fellow follower of one's religion.

example
معنی(example):

او یک هم‌مذهب پیدا کرد که نظراتش را درباره روحانیت به اشتراک گذاشت.

مثال:

She found a coreligionist who shared her views on spirituality.

معنی(example):

گفتگوهای بین هم‌مذهب‌ها اغلب درک آن‌ها را از ایمان عمیق‌تر می‌کند.

مثال:

Dialogues between coreligionists often deepen their understanding of faith.

معنی فارسی کلمه coreligionist

: معنی coreligionist به فارسی

شخصی که به همان مذهب یا دین مانند دیگران اعتقاد دارد.