معنی فارسی corge
B1کُرج کردن به معنای مخلوط کردن یا هم زدن است تا مواد غذایی یکدست و یکنواخت شود.
To mix or stir to achieve a uniform consistency in food.
- VERB
example
معنی(example):
او دوست دارد قبل از سرو، ماکارونی را کُرج کند.
مثال:
He likes to corge the pasta before serving it.
معنی(example):
شما باید سالاد را کُرج کنید تا طعمها مخلوط شوند.
مثال:
You should corge the salad to mix the flavors.
معنی فارسی کلمه corge
:
کُرج کردن به معنای مخلوط کردن یا هم زدن است تا مواد غذایی یکدست و یکنواخت شود.