معنی فارسی corinthianize
B2جان دادن به فضا یا شیای به سبک کرنت.
To give a Corinthian style or influence to something.
- VERB
example
معنی(example):
او میخواست خانهاش را با ستونهای کلاسیک کرنتینسازی کند.
مثال:
She wanted to Corinthianize her home with classical columns.
معنی(example):
طراح قصد دارد فضاهای مدرن را کرنتینسازی کند.
مثال:
The designer aims to Corinthianize modern spaces.
معنی فارسی کلمه corinthianize
:
جان دادن به فضا یا شیای به سبک کرنت.