معنی فارسی cormophytic
B1کُرمُفیتیک، به ویژگیهایی اشاره دارد که به گیاهان با کُرم مربوط میشود.
Relating to plants that have corms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گونههای کُرمُفیتی به بقا در محیطهای خشک سازگار هستند.
مثال:
Cormophytic species are adapted to survive in arid environments.
معنی(example):
ما گیاهان مختلف کُرمُفیتی را در بیابان مشاهده کردیم.
مثال:
We observed various cormophytic plants in the desert.
معنی فارسی کلمه cormophytic
:
کُرمُفیتیک، به ویژگیهایی اشاره دارد که به گیاهان با کُرم مربوط میشود.