معنی فارسی cornbell

A2

زنگی که معمولاً در فازهای خاص از یک رویداد یا محفل استفاده می‌شود و به آن اشاره می‌کند.

A bell associated with a specific event or tradition, typically ringing to signal something.

example
معنی(example):

زنگ کورن‌بل در شب خاموش به شدت زنگ زد.

مثال:

The cornbell rang loudly in the silent night.

معنی(example):

کودکان با شتاب به این‌که زنگ کورن‌بل چه بود، رفتند.

مثال:

Children rushed to see what the cornbell was all about.

معنی فارسی کلمه cornbell

: معنی cornbell به فارسی

زنگی که معمولاً در فازهای خاص از یک رویداد یا محفل استفاده می‌شود و به آن اشاره می‌کند.