معنی فارسی cornin
B1اصطلاحی که به الگوی رشد و شکلگیری درختان یا گیاهان مرتبط با ذرت اشاره دارد.
Referring to the growth pattern or morphology associated with corn-like traits.
- OTHER
example
معنی(example):
کورنین گیاه به الگوی رشد آن اشاره دارد که شامل ویژگیهای شبیه به ذرت است.
مثال:
The cornin of the plant refers to its growth pattern involving corn-like traits.
معنی(example):
کشاورزان کورنین را برای بهبود محصولها زیر نظر دارند.
مثال:
Farmers observe the cornin to enhance crop yields.
معنی فارسی کلمه cornin
:
اصطلاحی که به الگوی رشد و شکلگیری درختان یا گیاهان مرتبط با ذرت اشاره دارد.