معنی فارسی cornish pasty
B2غذای محلی کُرنوال که به صورت خمیری با پر شدن ترکیبی از گوشت و سبزیجات تهیه میشود.
A pastry that is typically filled with a mixture of meat and vegetables, originating from Cornwall.
- NOUN
example
معنی(example):
پاستی کُرنیش یک شیرینی سنتی است که با گوشت و سبزیجات پر میشود.
مثال:
A Cornish pasty is a traditional pastry filled with meat and vegetables.
معنی(example):
ما در حین بازدید از کُرنوال یک پاستی کُرنیش خوشمزه خوردیم.
مثال:
We enjoyed a delicious Cornish pasty while visiting Cornwall.
معنی فارسی کلمه cornish pasty
:
غذای محلی کُرنوال که به صورت خمیری با پر شدن ترکیبی از گوشت و سبزیجات تهیه میشود.