معنی فارسی cornishman
B2cornishman به فردی اطلاق میشود که از منطقهٔ کورن وال در انگلیس باشد.
A male inhabitant or native of Cornwall, England.
- NOUN
example
معنی(example):
یک cornishman معمولاً ارتباط قوی با کورن وال دارد.
مثال:
A cornishman usually has a strong connection to Cornwall.
معنی(example):
cornishman داستانهایی از زادگاه ساحلیاش را به اشتراک گذاشت.
مثال:
The cornishman shared stories of his coastal hometown.
معنی فارسی کلمه cornishman
:
cornishman به فردی اطلاق میشود که از منطقهٔ کورن وال در انگلیس باشد.