معنی فارسی cornrows
B2بافتهای مویی که بهطور عمیق به سمت پوست سر بافته میشوند و معمولاً در الگوهای مختلف ساخته میشوند.
A style of hair braiding where the hair is woven close to the scalp in rows.
- noun
noun
معنی(noun):
A hairstyle, of African origin, having rows of tightly braided hair close to the scalp
example
معنی(example):
او موهای خود را برای جشنواره تابستانی به سبک کورنرو قرار داد.
مثال:
She styled her hair in cornrows for the summer festival.
معنی(example):
کورنروها یک مدل موی سنتی آفریقایی هستند که شامل بافتهای پیچیده است.
مثال:
Cornrows are a traditional African hairstyle involving intricate braiding.
معنی فارسی کلمه cornrows
:
بافتهای مویی که بهطور عمیق به سمت پوست سر بافته میشوند و معمولاً در الگوهای مختلف ساخته میشوند.