معنی فارسی cornucopiate

B1

کورنکوپیتی به معنای وجود فراوانی از غذا یا چیزهای خوشمزه.

Characterized by an abundance of food or treats.

example
معنی(example):

جشنواره کورنکوپیتیایی همه مهمانان را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

The cornucopiate feast impressed all the guests.

معنی(example):

یک انتخاب کورنکوپیتیایی از دسرها در مهمانی موجود بود.

مثال:

A cornucopiate selection of desserts was available at the party.

معنی فارسی کلمه cornucopiate

: معنی cornucopiate به فارسی

کورنکوپیتی به معنای وجود فراوانی از غذا یا چیزهای خوشمزه.