معنی فارسی corodiastole
B1کرودیستوله، گامی که در آن گروه برای استراحت و تجدید قوا متوقف میشود.
A stage in which a group pauses to take a break and re-energize.
- NOUN
example
معنی(example):
در طول کرودیستوله، گروهی برای استراحت یک وقفه گرفتند.
مثال:
During corodiastole, the group took a break to relax.
معنی(example):
کرودیستوله به همه این امکان را داد تا قبل از ادامه، انرژی خود را بازیابی کنند.
مثال:
Corodiastole allowed everyone to recharge before continuing.
معنی فارسی کلمه corodiastole
:
کرودیستوله، گامی که در آن گروه برای استراحت و تجدید قوا متوقف میشود.