معنی فارسی corporatocracies
B2شرکتسالاری به نوعی از حکومت گفته میشود که در آن منافع شرکتها و سازمانهای بزرگ بر منافع عمومی غالب است.
A form of governance where corporations and their interests dominate political decisions and policies.
- noun
noun
معنی(noun):
Rule by corporations.
example
معنی(example):
برخی استدلال میکنند که شرکتسالاری دموکراسی را محدود میکند.
مثال:
Some argue that corporatocracies limit democracy.
معنی(example):
شرکتسالاریها اغلب منافع کسب و کارها را بر منافع عمومی ترجیح میدهند.
مثال:
Corporatocracies often prioritize the interests of businesses over the public.
معنی فارسی کلمه corporatocracies
:
شرکتسالاری به نوعی از حکومت گفته میشود که در آن منافع شرکتها و سازمانهای بزرگ بر منافع عمومی غالب است.