معنی فارسی corporature
B1شکلگیری شرکتی، به ویژگیها و ساختارهایی اشاره دارد که یک سازمان را تشکیل میدهند.
The collective characteristics and structure of a corporation.
- NOUN
example
معنی(example):
شکلگیری شرکتی سازمان در سیاستهای آن منعکس شده بود.
مثال:
The corporature of the organization was reflected in its policies.
معنی(example):
او شکلگیری شرکتی را بررسی کرد تا فرهنگ شرکت را درک کند.
مثال:
He examined the corporature to understand the company’s culture.
معنی فارسی کلمه corporature
:
شکلگیری شرکتی، به ویژگیها و ساختارهایی اشاره دارد که یک سازمان را تشکیل میدهند.