معنی فارسی corpse-like

B1

شبیه به جسد، به‌خصوص در اشاره به بی‌حالی یا عدم زندگی.

Resembling a corpse; lifeless or pale.

example
معنی(example):

مجسمه ظاهری شبیه جسد داشت.

مثال:

The statue had a corpse-like appearance.

معنی(example):

او پس از بیداری تمام شب، احساسی شبیه جسد داشت.

مثال:

She felt corpse-like after staying up all night.

معنی فارسی کلمه corpse-like

: معنی corpse-like به فارسی

شبیه به جسد، به‌خصوص در اشاره به بی‌حالی یا عدم زندگی.