معنی فارسی correctant
B1اصلاحکننده، به معنای مادهای که برای تصحیح یا بهبود یک چیز به کار میرود.
A substance used to correct or improve something.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند از یک اصلاحکننده برای بهبود محلول استفاده کرد.
مثال:
The scientist used a correctant to improve the solution.
معنی(example):
یک اصلاحکننده اغلب در فرآیندهای شیمیایی ضروری است.
مثال:
A correctant is often necessary in chemical processes.
معنی فارسی کلمه correctant
:
اصلاحکننده، به معنای مادهای که برای تصحیح یا بهبود یک چیز به کار میرود.