معنی فارسی corrigible
B2قابل اصلاح، به کسانی اشاره دارد که میتوانند به طور مثبتی تغییر کنند یا از عادات بد خود دست بردارند.
Capable of being corrected or reformed; subject to improvement.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Able to be corrected or set right.
معنی(adjective):
Submissive to correction
معنی(adjective):
Deserving chastisement.
معنی(adjective):
Having power to correct.
example
معنی(example):
معلم معتقد است که همه دانشآموزان اگر راهنمایی مناسب دریافت کنند، قابل اصلاح هستند.
مثال:
The teacher believes that all students are corrigible if given proper guidance.
معنی(example):
رفتارش آزاردهنده بود، اما مشاور به من اطمینان داد که او قابل اصلاح است.
مثال:
His behaviour was annoying, but the counselor assured me he was corrigible.
معنی فارسی کلمه corrigible
:
قابل اصلاح، به کسانی اشاره دارد که میتوانند به طور مثبتی تغییر کنند یا از عادات بد خود دست بردارند.