معنی فارسی corrugator

B2

دستگاه یا ماشینی که وظیفه ایجاد فرورفتگی‌ها را دارد.

A machine or device that creates corrugations.

example
معنی(example):

فرورفتگی‌ساز ماشینی است که در فرایند تولید استفاده می‌شود.

مثال:

The corrugator is a machine used in the manufacturing process.

معنی(example):

او فرورفتگی‌ساز را در کارخانه هدایت می‌کند.

مثال:

He operates the corrugator at the factory.

معنی فارسی کلمه corrugator

: معنی corrugator به فارسی

دستگاه یا ماشینی که وظیفه ایجاد فرورفتگی‌ها را دارد.