معنی فارسی cortexes

B2

کورتکس‌ها، لایه‌هایی از بافت مغزی که عملکردهای مختلفی را کنترل می‌کنند.

Cortexes are layers of brain tissue that perform various functions.

example
معنی(example):

مغز چندین کورتکس دارد که مسئول عملکردهای مختلف هستند.

مثال:

The brain has multiple cortexes responsible for various functions.

معنی(example):

کورتکس‌ها در پردازش اطلاعات نقش حیاتی دارند.

مثال:

Cortexes play a vital role in processing information.

معنی فارسی کلمه cortexes

: معنی cortexes به فارسی

کورتکس‌ها، لایه‌هایی از بافت مغزی که عملکردهای مختلفی را کنترل می‌کنند.