معنی فارسی corticate

B1

کورتیکات به معنی داشتن لایه‌ای از بافت پوششی است که به عنوان محافظ عمل می‌کند.

Having or associated with a bark or outer layer.

adjective
معنی(adjective):

Sheathed in bark or in a cortex

example
معنی(example):

ساقه گیاه کورتیکات با یک لایه محافظ پوشانده شده است.

مثال:

The corticate plant's stem is covered with a protective layer.

معنی(example):

بسیاری از درختان کورتیکات هستند و به آنها کمک می‌کنند تا در برابر استرس‌های محیطی مقاومت کنند.

مثال:

Many trees are corticate, helping them withstand environmental stress.

معنی فارسی کلمه corticate

: معنی corticate به فارسی

کورتیکات به معنی داشتن لایه‌ای از بافت پوششی است که به عنوان محافظ عمل می‌کند.