معنی فارسی corybantian
B1واژهای که به سنتها و آیینهای مرتبط با کوریبانها اشاره دارد و تاریخچهای غنی دارد.
Pertaining to the traditions and rituals associated with corybants, often rooted in ancient practices.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آیینهای کوریبانتیان مطالعهی جالبی هستند.
مثال:
The corybantian rituals are fascinating to study.
معنی(example):
سنتهای کوریبانتیان در طی قرون حفظ شدهاند.
مثال:
Corybantian traditions have been preserved over centuries.
معنی فارسی کلمه corybantian
:
واژهای که به سنتها و آیینهای مرتبط با کوریبانها اشاره دارد و تاریخچهای غنی دارد.